Lilypie Third Birthday tickers

نی نی جون جونی ما

Saturday, March 3, 2007
آغاز هفته 18
من و نینی نازم وارد هفته 18 ام شدیم. آخر هفته پيش اسباب کشی داشتیم. مامان بابام از یزد اومده بودن کمکمون. نمیگذاشتن دست به سیاه سفید بزنم. میدونم خیلی خسته شون کردم ولی اونا اینقدر محبت دارن که میگن کلی بهمون خوش گذشت و هفته دیگه هم شاید اومدیم. خدا سایه همه مامان باباها را بالای سر بچه هاشون حفظ کنه که اینقدر بامحبتن
اما از نینی مون بگم که دیگه داره کم کم بزرگ میشه و برا خودش حالا دیگه خانومی شده( نه اشتباه نکنید هنوز نرفتم سونوگرافی. سمیه جون مامان ایلیا گفته دخمله) . روزای شنبه همیشه اولین کاری که به محض ورود به دانشگاه میکنم خوندن ایمیلیه که ازبیبی سنتر برام اومده و وضعیت نینی مون رو تا پایان اون هفته نشون میده. این هفته نینی مون حدود 140 گرم وزن داره و 13 سانتی متر هم قدشه. الهی فداش بشم که داره تند تند بزرگ میشه. این روزا سعی میکنم بیشتر از قبل دعا و قرآن بخونم چون شنیدم خیلی تو آرامش نینی تأثير داره. در ضمن به زور هر جورشده 2 لیوان شیر رو میخورم. اما در کل فکر میکنم خیلی بهش ظلم میکنم. آخه از صبح که میام دانشگاه بعضی روزا تا 8 شب دانشگاهم. خونه هم که میرم دارم از خستگی میمیرم. به زور یه چیزی میخورم و میخوابم. ممکنه یه روز حتی یه دونه میوه هم نخورم. مامانم هی بهم زنگ میزنه و دعوام میکنه ولی چیکار کنم نه وقت دارم و مهمتر اینکه نه اشتها. نمی فهمم چم شده. درسته که خیلی ویار ندارم اما اشتها هم ندارم. از یکطرف نمیتونم چیزی بخورم از طرف دیگه عذاب وجدان نخوردن میگیرم و اعصابم خرد میشه . یعنی فکر کنم دارم دوبله بهش ضرر میرسونم. استرس اينکه چه جوری به استادم هم بگم که دارم مامان میشم به کنار.نمیدونم چرا نمی فهمه. والا همه پسرای تو آزمایشگاهمون فهمیدن اما اون که خانمه هنوز نفهمیده
اما تو ای نینی مامان، عزیز دلم، قربونت برم، تو رو خدا هر چی احتیاج داری از بدن من بردار. میدونی که لاغرنیستم و به اندازه کافی ذخیره دارم. من هیچیم نمیشه. تو رو خدا بردار. میدونی که بابایی عاشق نینی تپل مپله. عزیز دلم، نینی ماهم مامانی رو ببخش که نمیتونه خوب بهت برسه. خیلی مواظب خودت باش. در ضمن وقت هم کردی یه تکونی به خودت بده. آخه الآن دو هفته هست که من و بابایی منتظر اون لگدای دوست داشتنیت هستیم
8:16 PM -- مامان
6 Comments:
  • At March 3, 2007 at 11:48 PM, Anonymous Anonymous said…

    سلام عجله نکن نی نی هنوز برای لگد زدن زوده. نه اینکه نزنه. تو احساس نمیکنی من لگدهای الینا رو هفته بیستم احساس کردم/ مواظب خودت هم باش اگه نی نی تپل میخواهی باید بخوری این واقعیته

     
  • At March 4, 2007 at 9:19 AM, Anonymous Anonymous said…

    سلام مامان گل ني ني جون!
    مرسي كه به وبلاگ من و دخمليم اومدي
    منم با اينكه تو هفته 21 هستم ولي هنوز اشتهاي زيادي براي خوردن ندارم و در كل فقط طوري غذا مي خورم كه تا حدي سير شم.خلاصه كه اين وسط چيزي به ني ني برسه يا نه خدا مي دونه
    در مورد تكونها هم عجله نكن. هنوز دير نشده.به زودي به اون قسمتش هم مي رسي و كلي كيف مي كني. ايشالله كه ني ني تپل و سالمي به دنيا بياري.منم لينكتو گذاشتم تو وبلاگم. مواظب خودت و ني ني باش

     
  • At March 4, 2007 at 10:43 AM, Anonymous Anonymous said…

    مامان جون سلام
    ميگم يه اسمي چيزي بذار تا با اون صدات كنيم. اميدوارم خودت و ني ني خوب باشين. اگه اشتها يا حوصله ميوه خوردن نداري هرچي ميوه داري پوست بگير و بريز تو مخلوط كن اونجوري خيلي بهتر ميتوني بخوري. براي تقويت خودت و ني ني هم مغز بادام.پسته.گردو و خلاصه هرچي آجيل دم دستته بريز تو آسياب با كمي نبات و پودرش كن با خودت ببر دانشگاه و بخور
    اينجوري خيلي بهتره تا اينكه بخواي خود مغز رو بخوري چون هم بيشتر ميتوني بخوري هم خوشمزه تره
    اگه زوري هم شده مواظب خودت باش چون تو ديگه متعلق به خودت نيستي

     
  • At March 5, 2007 at 9:44 AM, Anonymous Anonymous said…

    سلام ماماني . ني ني خوبه ؟‌ پست پايينت و خوندم كلي خنديدم . بابا چقدر تو عجولي دختر . ديگه تو جواب آزمايشا به قول اون دكتره فضولي نكني ها

     
  • At March 5, 2007 at 3:31 PM, Anonymous Anonymous said…

    سلام مامانی
    خوبی؟ من هم دارم لحظه شماری می کنم واسه همون لگده ولی هنوز خبری نیست. مامانم می گه پسرت از اون تنبلاس که یک گوشه لم میده و تکون به خودش نمی ده. من هم خیلی نمی تونم به خودم برسم ولی سعی می کنم چیزایی که می خوام بخورم با خودم ببرم سرکار اونجا کم کم می خورم تو هم همین کارو بکن. ایشالا سالم و سرحال باشی

     
  • At March 7, 2007 at 12:29 PM, Anonymous Anonymous said…

    سلام خانومي
    خوبي؟؟؟بابا عجله نكن براي تكوناي ني ني..من شنيدم هر چقدر مامان تپلي تر باشه و چربي روي شكم بيشتر باشه ديرتر ممكنه متوجه حركتاي ني ني بشه...راجع به اشتهات هم من خودمم تا هفته هفدهم وزنم كم هم شده بود..ولي الان بيا ببين كه ديگه سير نمي شم....ولي ميوه و سبزي رو حتما سعي كن بخوري
    بوس بوس

     
Post a Comment
<< Home
 
 
درباره وبلاگ


Nini joon jooni:نام
Home:
About Me:
See my complete profile

پستهای قبلی
آرشيو
لينک دوستان
لينک فک و فامیل
Template by
Isnaini Dot Com Webstats4U - Free web site statistics Personal homepage website counter